جواد سروری
به رغم درخواست وزارت محترم اطلاعات و فرهنگ مبنی بر عدم استفادۀ ابزاری از زنان در آگهیهای بازرگانی و برنامهها و عدم استفاده از لقب "دولت اسلامی" برای گروه تروریستی و خون آشام داعش، عدهای از شبکههای تلویزیونی با دهن کجی به درخواست وزارت اطلاعات و فرهنگ، همچنان نشرات ضد اسلامی و ضد مردمی خود را ادامه داده و همچنان به گروه تروریستی و آدم کُش داعش "دولت اسلامی!" میگویند؛ این در حالی است که گروه داعش با اعمال ضد اسلامی و ننگینش باعث بدنامی اسلام و مسلمین میباشد. اما گویا این عده از رسانهها، خودشان را فراتر قانون میدانند و به ارزشهای دینی و خواستههای مردم مسلمان افغانستان هم هیچ توجهی ندارند. این عده تنها به فکر فرمان اربابان خویش اند و با ترویج بیبندوباری و ضدیت با ارزشهای اسلامی با دشمنان اسلام هم کاسه شده و در ضدیت با دین و مردم مسلمان قرار گرفته اند.
متأسفانه شاهد هستیم که دشمنان قسم خوردۀ اسلام با تهاجم نرم طی 13 سال اخیر سعی کرده اند تا بنیان عقیده و خانواده را در جامعه افغانستان سست نمایند، و این تهاجم بیشتر به وسیلۀ عدهای فریب خوردگان داخلی گسترش یافته است. این در حالی است که امروزه تهدید نرم، مؤثرترین، کارآمدترین و کم هزینه ترین و در عین حال خطرناک ترین و پیچیده ترین نوع تهدید علیه امنیت ملی یک کشور است، چون میتوان با کمترین هزینه با حذف لشکرکشی و از بین بردن مقاومتهای فیزیکی به هدف رسید؛ زیرا با عواطف، احساسات، فکر و اندیشه و باور و ارزشها و آرمانهای یک ملت و نظام سیاسی ارتباط دارد. ابعاد این جنگ و تهدید، گستردهتر و مخربتر است زیرا دین، فکر و آرمان ملتها را آماج تهاجم خود قرار میدهد. تخلیه فرهنگی و هویت زدایی دینی و ملی اولین گام برای حضور فرهنگ بیگانه و مهاجم به شمار میرود. دشمنان اسلام و نوکران داخلی آنان برای اینکه ملت وابستگی به فرهنگ شهوت و فاسد ضد اسلامی بیگانه را بپذیرند، لازم است که احساس کنند، خود چیزی ندارند و یا آنچه دارند بیارزش و غیر مفید است. لذا برای ایجاد احساس و نیاز به فرهنگ ضد اسلامی غربی، اقدام به بیاعتبار ساختن فرهنگ بومی و از خود بیگانه ساختن ملت میکند و برای دستیابی به این هدف از راهها و ابزارهای گوناگونی بهره میگیرند که عبارتند از:
۱- تضعیف باورها و اعتقادات مذهبی: در جامعه اسلامی هر فرد مسلمان بر اساس جهان بینی، اعتقادات و باورهای مذهبی خویش رفتار میکند و مهاجم فرهنگی در صدد است با ایجاد تردید نسبت به بنیانهای اعتقادی و ارزشی این باورها و اندیشهها را تضعیف و تخریب نماید.
۲- بیارزش ساختن ارزشهای اخلاقی: مهاجمان فرهنگی از راه طرح ترویج اندیشهها و نظریاتی که مبانی و ریشه ارزشها و اخلاق را میسوزاند. مانند دنیا گرایی و مصرف گرایی، آزادی بیقید و بند و نسبی بودن ارزشهای اخلاقی که معمولا با ابزار هنری و ادبی انجام میگیرد و همچنین با گسترش فساد و فحشا از طریق تلویزیون، رادیو سایتهای انترنتی و... تلاش کرده اند که اخلاق جامعه را از جامعه بزدایند.
۳- تحقیر و تحریف تاریخ: فرهنگ هر جامعه ریشه در تاریخ آن جامعه دارد و تاریخ هر ملت، شناسنامه و حافظ هویت و اصالت آن است. از این رو سلطه گران برای تحمیل فرهنگ دلخواه خویش، دست به تحقیر و تخریب تاریخ ملتها میزند به همین علت نوجوانان و جوانان جوامع تحت سلطه، تاریخ و قهرمانان کشورهای سلطه گر را بخوبی میشناسد، ولی از تاریخ و نقطههای عطف تاریخی، دانشمندان و قهرمانان جامعه خود اطلاع کافی ندارند.
4- ترویج خط و زبان بیگانه: خط و زبان، دو نمود از هویت ملی هر جامعه و عامل پیوند اجتماعی به شمار میروند. از طریق این دو وسیله ارتباطی، پیامها مبادله میشوند و مواریث فرهنگی از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابند. مهاجمان فرهنگی سعی در بیاعتبار کردن این میراث گرانبها دارند و در صدد ترویج خط و زبان خویش هستند. استفاده از واژهها و اصطلاحات بیگانه در گفتگوها و نوشتهها، دانسته یا ندانسته این ترفند دشمن را رواج میدهد.
5- تعارض علم و دین: مهاجمان فرهنگی برای القای شبهات عقیدتی، بزرگنمایی مشکلات فکری، غافل نمودن از مبانی استدلالی و منطق، ترویج سطحی نگری از یک سو و تحجر گرایی از سوی دیگر و در نتیجه آسیب پذیری عقیدتی و جز آن در تلاشند تا ارزش تعالیم و باورهای اسلامی را خدشه دار سازند و تعلیمات آن را در پاسخگویی به نیازهای فکری- فرهنگی جدید نسل جوان، در عصر حاضر ناتوان جلوه دهند.
به هر صورت بر مقام محترم ریاست جمهوری و وزارت محترم اطلاعات و فرهنگ است تا با آن عده از رسانههای که خود را فراتر از احکام الهی و قانون و خواست مردم و دستورات برحق وزارت فرهنگ میدانند، برخورد جدی نموده و اجازه ندهند دسیسهای شوم ذکر شدۀ دشمنان اسلام در افغانستان به وسیلهای بعضی رسانههای داخلی عملی گردد. و به هر طریق ممکن با متخلفین فرهنگی برخورد جدی صورت بگیرد.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/2913